جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'تجربه'.
3 نتیجه پیدا شد
-
خلاصهای از ملزومات و نقشهٔ راه ساخت و ساز محصول نرمافزاری
کامبیز اسدزاده نوشته وبلاگ را ارسال کرد در علم و دانش
سلام و درود، این اواخر راجع به مشورت و راهنماییها خیلی ساده به قضیه نگاه میشه، همه فکر کردن کشکه و فقط با دونستن JS یا QML میشه محصول ساخت. البته این مثال JS و QML یک مثال هست و این مسئله در همهٔ ابزارها و حول محور حوزهٔ کامپیوتر و نرمافزار به چشم میخوره، هرچند روی داستان ساده هست اما حتی پشت این کارهای ساده کلی زمان باید صرف بشه. همین گرفتن یک دادهٔ ساده از سمت سرور و تجزیه کردنش سمت JS نیاز به یک دانش خوب در مورد معماری Apiداره، نیاز به آگاهی از استانداردهای Http داره، نیاز به تخصص کافی در ریز به ریز مسائل داره، نیاز به آگاهی لازم در مورد شبکه و نحوهٔ مدیریتش داره، نیاز به درک خوب راجع به کلاسهای شبکه و نحوهٔ مدیریت بستهها داره و صدها جور مسئلهٔ دیگه. یا راهنمایی نکنیم یا میکنیم همه چیز رو ساده نشون ندیم! به خصوص برای کسایی که سالها یه چیز دیگه خوندن و الآن قراره وارد این حوزه بشن. قشنگ واقعیت رو باید به نمایش گذاشت، و اگرنه به اشتراک گذاری چهارتا UI خفن که بگین با QML هم میشه کاری نداره، سه سوته میشه اینها رو طراحی کرد. اگر کسی اطلاعات کافی و پایهٔ تخصصی نداشته باشه و همینطور متکی به یک ابزار یا زبان پیش بره چه اتفاق میافته؟ از نظر من قطعاً بهتون از نظر تجربی آسیب میزنه، ساخت یک محصول واقعاً به این سادگیها نیست که تو گروههای تلگرامی داریم راجع بهش صحبت میکنیم! قضیه خیلی پیچیدهتر از اینهاست. فراموش نکن در این حوزه اگه یک کار ساده رو سریع انجام میدیم یا به نتیجه میرسونیم دلیلش به خاطر سالها زمان و تلاشه، امکان نداره کسی حتی با ۲..۳ سال تجربه یک کار رو سریع بتونه صفر تا صد انجام بده و مشکلی نداشته باشه یا نتیجهٔ اون در سطح یک استاندارد معتبر باشه. ساخت محصول اصول داره که اولین مرحلش شفافسازی و نقشهٔ توسعه و ایدهپردازی درسته، نباید مثل بعضی از مشتریها باشه که پشت تلفن زنگ میزنن میگن یه سایت میخوایم یا یه اپلیکیشن چند میگیری و بعدش شروع کنن به چک و چونه زدن و شما هم کیف کنی بگی که آره دیگه مشتری دارم! شما تا زمانی که جزء به جزء محصول رو آگاه نباشید، یعنی تا زمانی که دقیق متوجه نشید نیاز چی هست و روش حلش رو متوجه نباشید منطقی نیست که واردش بشید. چون همین مرحلهٔ نیازسنجی به قدری مهمه که فرآیند مسیر و نقشهٔ توسعهٔ یک محصول رو نشونتون میده و اگه درست تشخیص ندین و ابزارها و راهکارها رو درست انتخاب نکنید بی برو برگرد با مشکل مواجه میشید. مشکلاتش میتونه به این صورت باشه: - سردرگمی - عدم توانایی کالبدشکافی مسئله - عدم توانایی حل مسئله - عدم توانایی انتخاب یک روش یا ابزار صحیح و مناسب - عدم تعامل شما با مشتری - عدم رضایت شما از حقالزحمه - عدم رضایت مشتری از نتیجهٔ کار - عدم توانایی در پاسخدهی به اعضا و شرکای کلیدی دیگه در محصولات تجاری و بزرگ! - و هزاران مسئلهٔ دیگه که همشون نتیجهٔ تشخیص نا درسته. - در کنارش مهمترین خاصیتی که پیدا میکنه این خواهد بود در اوج نادانی احساس خواهد کرد که همه چیز دان هست! به قولی همه چیز گیگ! از نظر من حداقل مواردی که (به طور خیلی خیلی خلاصه و محدود) نیاز هست تا یک متخصص بتونه پاسخگوی تصمیمگیری نقشهٔ توسعهٔ یک محصول برای مشتری در ابعاد مختلف و سطوح متفاوت از حوزههای موجود در قالب اصولی باشه به صورت زیر هستند: ۱- آشنا مبانی کامپیوتر که امر طبیعیه (شامل درک و فهم مسائل و نحوهٔ حلشون متناسب با پلتفرم اجرایی محصول) ۲- آشنا به ساختار نوع محصول استاندارد در یک حوزه مثل: وب، آیاواس، اندروید یا دسکتاپهای مختلف مثل لینوکس، مک و ویندوز، اینترنت اشیاء و دیگر موارد. ۳- آشنا به فلسفهٔ بکاند و فرانتاند یا ترکیبی از این دو به همراه ابزارهای مناسب. ۴- آشنا به اصول طراحی UI/UX به عنوان یک نیاز و یک فاکتور مهم در ساخت محصولی که وابسته به عملکرد کاربر داره و در حوزهٔ فرانتاند مهم و کاربردی هست. ۵- آشنا به اصول SOLID و امثالش مهم هستند. ۶- آشنا اصول برنامهریزی ساخت بانک اطلاعاتی، اینکه از چه بانک اطلاعاتیای استفاده کنی و چرا؟ ۷- آشنا به ارتباطات دادهای، جداول و ارتباط بین فیلدها، جدوال و روشهای درست تبادل اطلاعات مابینی دادهها. ۸- آشنا و تسلط کافی به یک محیط توسعه و ادغام ابزارها و محیط طراحی برای هدف. ۹- آشنا به معماری ساختار و رابطهای برنامهنویسی (Api) ۱۰- آشنا به استانداردهای Http، درک و مدیریت درخواست، پاسخها و ... ۱۱- آشنا به الگوهای طراحی برنامهنویسی (DP) ۱۲- آشنا به روشهای نگهداری و آزمایش نرمافزار و کدها به خصوص درک مبحث Fault tolerance. ۱۳- آشنا به روشهای اطمینانسازی و ایمنسازی پردازشهای داخلی نرمافزار برای جلوگیری یا دشوار سازی نفوز و خرابکاری ۱۴- آشنا به روشها و معماریهای احراز هویت و نحوهٔ ادغامش با نرمافزار مثل:JWT, OAuth, AWS و غیره... ۱۵- آشنا به نوع پارادایمهای زبان برنامهنویسی، در قالبهای (دستوری) Imperative و (اعلانی) Declarative مثل OOP، functional و دیگر موارد. ۱۶- آشنا به سبک معماری نرمافزاری (Microservice یا مثلاً Monolith) مزایا و معایبشون. ۱۷- آشنا به سبک معماری طراحی مانند MVC در طراحی بدنهٔ محصول. ۱۸- آشنا به سبک و الگوهای طراحی ساختاری در بکاند مانند Builder، Abstract، Factory و غیره. ۱۹- آشنا به ساختار یک زبان (در صورتی که میخواین جوابگوی مسائلِ پیش آمده باشید) کالبدشکافی زیرپوستی و عمیق یک زبان مهمه. ۲۰- آشنا و درک کامپایلرها و مفسرها، تفاوتها و شیوههای عملکردیشون نسبت به کدهای بهینه شده و عادی. ۲۱- آشنا و درک مدلهای مختلفی از سیستمهای توزیع شده مثل IaaS، PaaS، SaaS یا FaaS. ۲۲- آشنا به ابزارهای ساخت و فرآیند کاری اونها مثل CMake، NMake، QMake و غیره. ۲۳- آشنا به روشهای مدیریت وابستگیهای نرمافزار و ابزارهای لازم برای بستهبندی بهتر خروجی. ۲۴- آشنا به روشهای کدنویسی قابل آزمایش (Unit Test) و استفاده از ابزارهایی مثل CTest, GTest, Catch2 و غیره. ۲۵- آشنا به توسعهٔ آزمون محور (Test Driven- Development) ۲۶- آشنا به گامها و شرایط نسخهنگاری و مراحل توسعهٔ نرمافزار (SDP) ۲۷- آشنا به روشهای امنیت در کد و توسعه به شیوههای بررسی از طریق Fuzz-Test، Sanitizer، آنالیزرهای پویا و ایستا و غیره... ۲۸-آشنا به قوائد طراحی بر پایهٔ خدمات مبتدی بر معماری ابری برای خدمات پیامی، وبسرویسها، پردازش و غیره. ۲۹- در سطوح وب آشنا به مکانیزم شاخص بندی، فاکتورهای SEO و شیوههای درست بهبود صفحات وب. ۳۰- آشنا به روشهای به کار گیری و پیادهسازی ثبت کنندهٔ وقایع در دل محصول و روشهای بازخورد برای توسعهٔ بهتر به همراه مانیتورینگ، نظارت و تریسینگ. ۳۱- در شرایط لزوم آشنا به نحوهٔ به کار گیری و دلیل استفاده از فناوریهایی مثل Redis، Memcached و غیره. ۳۲- آشنا و درک صحیح از مفاهیم همزمانی (Concurrency) و روشهای به کار گیری آن نسبت به زبان برنامهنویسی و شرایط مناسب استفاده. ۳۳- آشنا به سبک و قوائد و ساختار زبانهای برنامهنویسی و فرآیند ساخت و ترجمه. ۳۴- و تا صدها گزینهٔ دیگه میتونم لیست کنم اینجا که اگه انتخابتون زبانهای نزدیک به سیستم باشه این داستان در ادامهٔ این توضیحات سر به فلک میکشه نمونش کامپایلرها خودشون شونصد جور مباحث دارند، پلتفرمها ومعماریهای پردازندهای هم در این زبانها مهمن و شما حتی تا عمق سیستمعامل و رابطهای اونها و نحوهٔ رفتارشون باید اطلاعات کافی داشته باشید که هر کدوم به نوبهٔ خودشون هزاران صفحه میشه راجع بهشون کتاب معرفی کرد. این لیست چیزی بود که به زبان بسیار بسیار ساده شده و خیلی خلاصه به ذهنم رسید تا بدانید همچین هم الکی نیست ای عزیزانی که فتواهای صد من یه غاز میدین و این مسائل رو حل شده میدونید! در ادامه اصل ماجرا خیلی فراتر از اینها هم هست که بخوای حساب کتاب کنی میبینی باید هفت خان رستم رو فتح کنی تا در تمامی سطوح پاسخگو باشی، این امر شدنی هست اما زمانی که شما محدود به یک موضوع باشید قطعاً درک همهٔ مسائل محدود و ناتوان در اجرای آن خواهید شد. * وقتی میگم آشنا قطعاً در حد حروف الفبا کافی نیست، باید در حد نیاز تسلط و درک کافی ازشون وجود داشته باشه. * همهٔ اینها رو باید در کمترین زمان ممکن نسبت به یک مشتری، محصول و نیاز تشخیص بدین و انتخاب کنید، به این کار میگن ارزیابی محصول بر اساس دانستههای فنی که تماماً متکی بر دانش و تجربهٔ شماست. (کارشناسی پروژه دقیقاً همین موضوع است). * برای بهتر شدن و حرفهای تر شدن هم باید فراتر از اینها پیش برید و در قالب «مثلث دانش» بهبودش بدهید. * محصولات معتبر جهانی حاصلِ چنین نقشههای پیشبردی هستند و اصول تخصصی و مهندسی رو رعایت میکنن تا به یک درجهٔ کیفی موفق و زبان زد میرسند. شاید این مسائل از نظر یک برنامهنویس ساده و نه چندان با تجربه مهم نباشه، اما در سطح کیفی یک محصول نرمافزاری همهٔ این مسائل مهم تلقی میشوند. برای همین میگم گولِ توصیههای ساده و ظاهر چهارتا برنامه یا کیوت، داتنت و امثال این ابزارها رو نخورید، پشت همهٔ نیازهای یک محصول به فاکتورهای بسیاری باید توجه کنید. فردا بخواهید بدون آگاهی در این مسائل وارد پروژههایی بشید که به ظاهر ساده هستند یا باید دست به گریبان دیگران باشید و توی گروهها مدام سوأل پرسی کنید و یا باید بیخیال آن شوید؛ چون به هیچ یک از این فاکتورهای مورد نیاز توسعه توجه نکردین! پس این اصول رو به عنوان سر نخ مطالعه کنید تا بخش بزرگی از سرگردانیهای شما حل شود. این مواردی که این جا اشاره کردم، همونطور که گفتم بخش بسیار کوچکی از دنیای نیازمندیهای ساخت و ساز و طراحی یک محصول واقعی در پیرامون نرمافزار و کامپیوتر هست، اما یک دلگرمی بدم به کسایی که با خودشون فکر میکنند چنین مسیر یا نقشهای از راه که قراره پیش بگیرند سخته و همهٔ ماجرا این نیست (جزئیات رو در کتابها، موقعیت و فرصتهای شغلی، شکستها، موفقیتها و آزمون و خطاها یاد خواهند گرفت) و نتیجهٔ اون میتونه مطابق همین حکایت زیر باشه:- 2 دیدگاه
-
- پیشنهاد
- برنامهنویسی
-
(و 9 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
کامبیز اسدزاده یک موضوع را ارسال کرد در <span class="ipsBadge ipsBadge_pill" style="background-color: #7a75ff; color: #ffffff;" >پادکستهای آموزشی</span>
پادکستِ مربوط به اهمیت شکست و تجربه زمان مورد نیاز : ۳ دقیقه و ۸ ثانیه. Podcast-02.mp3 -
سلام و درود، ? این پست صرفاً جنبهی مشاوره و به اشتراک گذاری تجربیات را دارد (بنابراین نحویِ بیان آن عامیانه است). من @کامبیز اسدزاده : Kambiz Asadzadeh : علاوه بر برنامهنویسی و علاقهی شدیدی که دنیای تکنولوژی و مخصوصاً مهندسی کامپیوتر و به ویژه برنامهنویسی در حوزهی استارتآپی دارم، سالهاست که به عنوان منتور فنیِ استارتآپها در رویدادها، جلسات و دورههمیهای بسیاری شرکت و در محور رُشد فردی فنی فعالیت به استارتآپهای بسیاری کمک کرده ام. با توجه به منتورینگ انواع مختلف استارتآپها در حوزههای IT مشکلات، سوالات و موارد بسیاری رو شناسایی و برای آنها راهکارهایی رو ارائه دادهام که به نوبهی خودم برخی از آنها را در اختیار شما قرار خواهم داد. بهتره قبل از هر چیز تعریفی از منتور (Mentor) و منتورینگ داشته باشیم! بنابراین مقالهی زیر را حتماً مطالعه کنید. حال با توجه به تجربیات مربوط به این حوزه، لازم دونستم بخشی از این راهکارها رو در اختیار کسانی قرار بدم که مُدام در ذهن خود دنبال پاسخی برای چگونکیهای رسیدن به یک مهارت مطلوب فردی هستن. مدتی هست من در گروهها و شبکههای اجتماعی بسیاری مشاهده میکنم که افراد تازه کار به دنبال این هستند که چگونه و به چه شیوهای میتونن برنامهنویسی حرفهای و مفید را یاد بگیرند. پاسخ این سوال پیچیده نیست، اما شاید خصوصیاتی را که باید بر روی آنها تمرکز داشته باشید رو به خوبی نمیشناسید! من به شما کمک میکنم تا در این مسیر مسائلی که واقعاً باید به آنها دقت کنید رو شناخته و اونها رو در نظر بگیرید. خصوصیات یک برنامهنویس حرفهای چیست؟ علاقه و استعداد در حوزهی برنامهنویسی (داشتن ارادهی قوی). سِمِج و کُنجکاو بودن. شکست ناپذیر (خستگی ناپذیر). مخالف هر گونه بهانه و تنبلی - به کار گیری روشهای صحیح حل مسائل و رسیدن به پاسخ سوالات. رقابت با هیچکس به جز دیروز خودِت! (رقیبت باید خودت باشی نه شخصِ خاصی) از دیگران الگو بگیر اما با کسی به جز خودت رقابت نکن. کم توقع از لحاظ کمک گرفتن از دیگران بر روی مسائل ساده باش (پر توقع از لحاظ رسیدن به پاسخ با تلاشهای فردی باش). تعصب نداشتن بر یک حوزه یا زبان یا هر ابزاری (زبانهای برنامهنویسی لوازم و ابزارهای جعبهابزار یک برنامهنویس هستند). هدف داشتن (هدف مفید - نه مُخرب). آینده نگر بودن (همیشه احتمالات رو در نظر بگیر و چشم بسته دنبال چیزی نباشید) و حرف هر کسی رو در بیان اول بدون تحقیق (سند) قبول نکن. حرف شنوی و استفاده از تجربیات دیگران بسیار خوب هست (اما باید مطمئن باشید که اون پیشنهاد صحیح هست نه غلط!) حالا ممکن پیشنهاد دهنده استاد دانشگاه باشه یا میتونه یکی از ما داخل شبکههای اجتماعی باشه! (بهتره دنبال منتور باشید). همیشه یک قدم از چیزی که هستید جولو تر باشید. حرفهای باش! حرفهایهای برنامهنویسی رو با اخلاقِ خوبشون باید شناخت. عدم حسادت و غرور در آموزشِ آموختهها و تجربیات یکی از بهترین نکات حرفهای بودن است. من چطور میتونم یک برنامهنویس حرفهای بشم؟ پاسخ، با توجه با خصوصیات بالا، یک برنامهنویس با تلاش مستمر و متکی به دانش و مستندات صحیح میتونه با مرور زمان مهارت خودش رو افزایش و تجربیات و سوابش و رزومش رو قوی کنه. به هیچ عنوان راه صد ساله را یک شبه نمیتونه بره! آیا دانشگاه در برنامهنویسِ مفید شدن مهم است؟ این سوال بسیار زیاد به گوش میخوره، اما حقیقت اینه که دانشگاه به عنوان یک ابزار ساخت و پیشرفت فردی بشما نمیاد! متاسفانه دانشگاهها و دانشجویانی که با هدف التماس به اساتید و دیگر افراد به دنبال پاس کردن دروس دانشگاهی هستن هیچ شانسِ موفقیتی در رسیدن به یک حرفهای شدن رو ندارن! نتیجهی این شیوه از یادگیری و آموزش چیزی به جز فارغالتحصیل شدن همراه با یک کاغذ پاره نخواهد بود و هیچ جایی در بازار و دنیای واقعی نخواهد داشت. البته منظور از این صحبتها این نیست که دانشگاه مفید نبوده و تاثیری در موفقیت نداره، اما حقیقت اینه که علم واقعیِ برنامهنویسی با توجه به نظام آموزشی و شرایطی که وجود داره به دست نمیاد. چطور میتوانم به پاسخ سوالاتی که دارم برسم؟ خوشبختانه دنیای مُدرن امروزی زمینهای برای برقراری ارتباط بین یکدیگر را به خوبی فراهم کرده، در صورتی که شما سعی خودتون رو کردین اما نتونستین مشکلی که با اون مواجه شدین رو حل کنید، جای نگرانی نداره! همهی ما یک استاد مشترک داریم (اسمش گوگل Google) هست. شما میتونید با جستجو در این موتور جستجوگر به ۱۰۰٪ پاسخهای خود برسید. نکته: سعی کنید سوالات خودتون رو به زبان علمی بپرسید (انگلیسی) حتی اگه زبان شما دست و پا شکسته باشه درصد موفقیت و رسیدن به پاسخ بهتر و سریعتر در این حالت بسیار زیاده. بنابراین شما میتونید پاسخ سوالات خودتون رو خیلی راحت با چند کلمهی مشخص بپرسید مثل نمونههای زیر: Why should I learn C++ in 2019? How to declare an array in C++? How to declare a string in Java? Why do we need pure virtual function in C++? How do I create a class in Visual Studio 2017? How long will it take to learn Python? مطمئن باشید جستجوگر گوگل تحت هوش مصنوعی خودش بهترین و نزدیکترین پاسخها رو نسبت به سوال شما پیشنهاد خواهد داد! این کار باعث میشه حتی شمایی که به سوال پُرسی مغرور هستید یا حتی شمایی که به خودتون زحمت نمیدین جستجو کنید به راحتی به پاسخهایی برسید که قراره اون رو از کسی بپرسید! یک برنامهنویس حرفهای رو چطور میشه شناخت؟ یک برنامهنویس حرفهای ادعای تو خالی ندره! هر زمان که دیدین یک برنامهنویس از دانش خودش ادعا میکنه مطمئن باشید اونوطور که باید به تکامل نسبی در این علوم نرسیده! دنیای برنامهنویسی نامحدود و بسیار گسترده هست. برنامهنویسِ حرفهای معمولاً مشتاق به آموزش و یاری دیگران هم داره، معمولاً از تجربیات حرفهای خودشون در اختیار دیگران قرار میدن. البته این بستگی به شرایط هم داره (ممکنه کسی به خاطر مشغلهی زندگی روزمره) نتونه اونطور که باید به دیگران کمک کنه (شاید هم اصلاً علاقهای به یاد دادن نداره ?) شاید هم اعتماد به نفس کافی نداشته باشه که همهی اینها طبیعی است. اما Github و سایتهای مرجع، مقالات، کتابها و نمونهکارها نیز نمونه مثال خوبی برای پیدا کردن منابع به اشتراکگذاری چنین افرادی هست که میتونه در شناخت مهارتهاش ملاک باشه. صحبتهای شخصی مثل استیو جابز رو در کنفرانس Stanford سال ۲۰۰۵ پیگیر باشید ببینید تنها رابطش با دانشگاه چی بوده. البته منظورم این نیست که خدایی نکرده دانشگاه رو بیخیال بشید خیر! چون خیلیها خصوصیات بالارو ندارند و بهتره تشریف ببرن دانشگاه و همونجا شاید به کمک کاغذ پاره یه چیزی شدن ? رضایت به یک حقوق کارمندی هم دلیل بدی نیست...! اما اگه میخوای دنیا رو بسازی باید فراتز از چهارچوب محدودی که برات ساختن تفکر کنی! خلاصهی این صحبتها از نظر من = تلاش مکرر در قالب (خودآموزی) هست باید به خودت، فرصت و نعمتی که خالقِت بهت داده اطمینان و اعتقاد داشته باشی). إنَّ لِكُلِّ شَيءٍ زَكاةً ، وزَكاةُ العِلمِ أن يُعَلِّمَهُ أهلَهُ. امام صادق عليه السلام: هرچيزى زكاتى دارد و زكات دانش، آموختن آن است به اهلش. به فرموده رسول خدا (صلی الله علیه و آله): یا عالم باش یا در حال آموختن دانش و وقت خود را در بیهودگی و خوشگذرانی صرف نکن. نظرات دیگر... آنتونی جی. دی آنجلو: اشتیاقتان برای یادگیری را توسعه دهید، تا هرگز در راه رشد و تعالی متوقف نشوید. آلبرت اینشتین: تنها چیزی که در یادگیری من تداخل ایجاد میکند، تحصیلاتم است. وینستون چرچیل: من شخصا همیشه آماده یادگیری هستم، اگرچه دوست ندارم همیشه تحت تعلیم باشم. افلاطون: دانشی که همراه با اجبار کسب شود در ذهن نمیماند. Education is the most powerful weapon which you can use to change the world. - Nelson Mandela I have no special talent. I am only passionately curious. - Albert Einstein A person who won't read has no advantage over one who can't read. - Mark Twain احتمال بهروز رسانی و ادامهی این پست وجود دارد...